علی عادلزاده
عمیدرضا اکبری
سید شرف الدین علی حسینی استرآبادی غروی (متوفای قرن 10ق) در کتاب
تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة به نقل از شیخ طوسی،
روایاتی از فضل بن
شاذان نیشابوری (متوفای 260ق) نقل کرده است که ظاهراً در جای دیگری یافت نمیشود. این روایات گاه به کتابِ
مسائل البلدان فضل بن شاذان نسبت داده شده است و در آن مطالب غریبی مانند الوهیبودن باطن امامان آمده است. در این نوشتار انتسابِ این روایات به شیخ طوسی، فضل بن شاذان و کتاب مسائل البلدان را ارزیابی میکنیم و به اعتبارسنجی و جریانشناسی آنها میپردازیم. با کمک از گفتمان منابع نصیریه، مشخص خواهد شد منبع ناشناس
منسوب به فضل بن شاذان فضایی
غالیانه دارد. همچنین، انتساب آن به مسائل البلدان، فضل بن شاذان و شیخ طوسی همگی نادرست است.اما متأخران از این موارد غفلت کردهاند.
ناآشنایی استرآبادی با منابع
استرآبادی در تأویل الآیات از منابع متنوّع و ارزشمندی بهره برده است که برخی از آنها امروزه در دسترس نیست؛ با این حال نمیتوان تنها به انتسابِ استرآبادی اعتماد کرد؛ زیرا بنا بر شواهد متعددی او ظاهراً شناختِ دقیقی از منابع نداشته و در انتسابِ برخی از کتابها به مؤلفان اشتباه کرده است. در ادامه چند نمونه بررسی میشود.
استرآبادی بارها کتاب الغیبة نعمانی را به شیخ مفید نسبت داده است. (استرآبادی، تأویل الآیات، ص87، ۱02، 123، 133، 208، 256، ۳۸۴، ۶۱۷، ۶۲۰، ۶۳۷، ۶۸۳، ۷۰۸) این اشتباه ممکن است به جهتِ شباهتِ اندکِ نام «محمد بن ابی زینب النعمانی» و «محمد بن محمد بن النعمان» بوده باشد. استرآبادی به نحو بسیار گسترده روایاتی از تفسیر محمد بن العباس بن ماهیار (زنده در 328 ق) نقل کرده است (استرابادی، تأویل الآیات، ص277-823) ولی بنا بر ش بررسی دیدگاه ها در مورد رد یا قبول روایات ابو الخطاب...
ادامه مطلبما را در سایت بررسی دیدگاه ها در مورد رد یا قبول روایات ابو الخطاب دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 9alasar2 بازدید : 87 تاريخ : شنبه 4 آذر 1402 ساعت: 0:12