بررسی دیدگاه ها در مورد رد یا قبول روایات ابو الخطاب

ساخت وبلاگ
بسم الله الرّحمن الرّحیمبررسی پیشینیه کاربرد اصطلاح «معجزه» در روایاتعلی عادل زاده   در این نوشتار به سابقه پیدایش و کاربرد اصطلاح معجزه یا اعجاز و بررسی روایاتی که در آن‌ها این اصطلاح به کار رفته است می‌پردازیم. مقصود از اصطلاح معجزه / اعجاز، کاربرد این لفظ در معنای «امری خارق العاده به عنوان نشانه راستگویی مدعی» است؛ نه معانی لغوی دیگری که در لغت‌نامه و اشعار کهن برای آن دیده می‌شود.  تعیین زمانِ پیدایش اصطلاح معجزه در این بخش می‌کوشیم بازه زمانی را که در آن اصطلاح معجزه پدید آمده است، نشان دهیم. بیشینه و حدّاکثر زمانِ پیدایش و رواج قدیم ترین کتابهایی که با عنوان «اعجاز القرآن» معرفی شده، یکی «اعجاز القرآن» محمد بن عمر بن سعید الباهلی (م 300ق) (ابن السّاعی، الدر الثمین، ص167) و دیگری «اعجاز القرآن فی نظمه و تألیفه» ابو عبد الله محمد بن زید الواسطی (م 306ق) است. (ابن ندیم، الفهرست، ص58، 211) اگر نام این دو کتاب از سوی مؤلفانش تعیین شده باشد، نشان می دهد که در پایان قرن سوم، اصطلاح اعجاز کاملاً شهرت داشته است؛ اما می‌توان در این که نامگذاری این دو کتاب از سوی مؤلفان بوده باشد تردید کرد. البته اندکی بعد ابو الحسن اشعری (م 324ق)، ماتریدی (م 333ق) یا شاگردانش و ابو جعفر نحاس (م 338ق) لفظ «اعجاز» به معنای اصطلاحی آن را به کار برده اند. (اشعری، الإبانة، ص78؛ نحاس، الناسخ والمنسوخ، ص482؛ همو، إعراب القرآن، 2/ 283؛ ماتریدی، ج9، ص409) پیش از آن ابو جعفر طبری (224-310ق) و زجّاج (241-311ق) بارها «معجزه / معجزات» را به صورت مفرد یا جمع، وصفی یا اسمی در معنای اصطلاحی به کار برده اند که شاهد قطعی بر رواج این اصطلاح در پایانِ قرن سوم و آغاز قرن چهارم است. (برای نمونه نک: بررسی دیدگاه ها در مورد رد یا قبول روایات ابو الخطاب...ادامه مطلب
ما را در سایت بررسی دیدگاه ها در مورد رد یا قبول روایات ابو الخطاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9alasar2 بازدید : 65 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1402 ساعت: 23:42

1. کتاب امیرمعزی: «تشیّع، ریشه‌ها و باورهای عرفانی» با بدفهمی از یک روایت شروع می‌شود!امیرمعزی در آغاز کتاب خود می‌نویسد:«بنا به روایت ابن دُرید، دلیل قتل یثربی، تفاوتی بود که او میانِ دین علی (ع) و دین محمد (ص) قائل شد و به طور ضمنی، علی را متهم به ادعای عقیده‌ای منحرف در مقایسه با اسلام نموده است. قسمت‌های دیگر تاریخ طبری، توضیحات کتاب الإشتقاق را در این مورد، زیر سؤال می‌برد، زیرا این عبارت توسط حامیان علی (ع) هم به کار رفته است.» (امیرمعزی، تشیع ریشه‌ها و باورهای عرفانی، ص۲۴). امیرمعزی در فهم روایت ابن دُرید به کلّی به خطا رفته است. متن ابن دُرید چنین است:«ومنهم: بنو جَمَل، بطنٌ منهم هِندٌ الجَمَلِیّ، الذی قُتِل مع علیّ صلواتُ الله علیه یومَ الجمل. وإیّاه عَنی عَمرو بن یَثرِبیّ:قتلتُ عِلْباءَ وهِنْدَ الجَمَلِی …وابناً لصُوحان علَى ‌دینِ ‌عَلِیفأسَرهُ عَمَّار بن یاسر فجاء به إلى علیٍّ رضی الله عنه فأمّر بقتْله ولم یقتُل أسراً غَیره، فقیل له فی ذلک فقال: إنَّه زعم أنَّه قَتَلهم على ‌دین ‌علیٍّ ودینُ علیٍّ دینُ محمدٍ صلى الله علیه وسلم» (ابن درید، الاشتقاق، ص۴۱۳)مقصود از «فقال: إنَّه زعم أنَّه قَتَلهم على ‌دین ‌علیٍّ ودینُ علیٍّ دینُ محمدٍ ص» این است که چون ابن یثربی، این سه شهید (علباء، هند جملی و زید بن صوحان)، را با برائت از دین علی (ع) کشته و دین علی (ع) همان دین محمد (ص) است؛ پس ابن یثربی از دین پیامبر (ص) برائت جسته و شایسته بخشش نیست؛ یعنی علتی که ابن درید روایت کرده «تبرّی از دین محمّد ص» است؛ نه اتهام امیرالمؤمنین (ع) به انحراف! از این رو دلیلی هم که امیرمعزی در ردّ روایت ابن درید آورده (کاربرد «دین علی» در سخنان حامیان امیرالمؤمنین ع) به کلّی خارج از موضوع است.در و بررسی دیدگاه ها در مورد رد یا قبول روایات ابو الخطاب...ادامه مطلب
ما را در سایت بررسی دیدگاه ها در مورد رد یا قبول روایات ابو الخطاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9alasar2 بازدید : 37 تاريخ : سه شنبه 14 آذر 1402 ساعت: 18:46

ابن ابی جمهور احسائی (قرن 9ق) نوشته است: «رُوِیَ عَنِ الصَّادِقِ ع‏ أَنَّ النَّاصِبِیَّ شَرٌّ مِنَ الْیَهُودِیِّ فَقِیلَ وَکَیْفَ ذَلِکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَ لِأَنَّ الْیَهُودِیَّ مَنَعَ لُطْفَ‏ النُّبُوَّةِ وَهُوَ خَاصٌّ وَالنَّاصِبِیَّ مَنَعَ لُطْفَ الْإِمَامَةِ وهُوَ عَامٌ‏.» (عوالی اللئالی، ج‏4، ص11) شیخ یوسف بحرانی (د. 1186ق) نیز این روایت را نقل کرده است (الحدائق الناضرة، ج5، ص187؛ الأنوار الحیریة، ج1، ص168).درباره این حدیث نکات زیر قابل تأمل است: 1. در محتوای حدیث اشکالی به نظر می‌رسد و آن این که یهودی وقتی منکر نبوت پیامبر (ص) است؛ به طریق اولی منکر امامت نیز هست؛ بنابراین وجهی که برای بدتر بودن ناصبی بر یهودی ذکر شده، معقول به نظر نمی‌رسد. 2. این حدیث منبع متقدمی ندارد و ادبیات آن به روشنی متأثر از ادبیاتِ کلامی متأخّر است و تناسبی با ادبیاتِ روایی امام صادق (ع) (83-148ق) ندارد. در کتب کلامی از لطف بودن امامت و نبوت به تفصیل بحث شده است؛ بلکه علّامه حلّی (648-726ق) عین همین مضمون را به عنوان یک بحث کلامی با اصطلاحاتِ رایج این علم مطرح کرده است: «البحث الثانی: الإمامة لطف عامّ والنبوّة لطف خاصّ‌ لإمکان خلوّ الزمان من نبیّ حیّ بخلاف الإمام؛ لما سیأتی‌، وإنکار اللطف العامّ شرّ من إنکار اللطف الخاصّ...» (الألفین، الموسسه الاسلامیه للبحوث والمعلومات، ج1، ص45-46) «الإمام المعصوم لطف عامّ، والنبیّ لطف خاصّ، وانتفاء العامّ شرّ من انتفاء الخاصّ.» (الألفین، ج1، ص147) «لطف الإمامة أعمّ من لطف النبوّة.» (الألفین، ج2، ص33) «النبوّة لطف خاصّ والإمامة لطف عام.» (الألفین، ج2، ص50، ش78) 3. ابن ابی جمهور احسائی در کتاب عوالی اللئالی عمده احادیث خود را از کتب متأخر و ب بررسی دیدگاه ها در مورد رد یا قبول روایات ابو الخطاب...ادامه مطلب
ما را در سایت بررسی دیدگاه ها در مورد رد یا قبول روایات ابو الخطاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9alasar2 بازدید : 66 تاريخ : شنبه 4 آذر 1402 ساعت: 0:12

علی عادلزاده عمیدرضا اکبری سید شرف الدین علی حسینی استرآبادی غروی (متوفای قرن 10ق) در کتاب تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة به نقل از شیخ طوسی، روایاتی از فضل بن شاذان نیشابوری (متوفای 260ق) نقل کرده است که ظاهراً در جای دیگری یافت نمی‌شود. این روایات گاه به کتابِ مسائل البلدان فضل بن شاذان نسبت داده شده است و در آن مطالب غریبی مانند الوهی‌بودن باطن امامان آمده است. در این نوشتار انتسابِ این روایات به شیخ طوسی، فضل بن شاذان و کتاب مسائل البلدان را ارزیابی می‌کنیم و به اعتبارسنجی و جریان‌شناسی آن‌ها می‌پردازیم. با کمک از گفتمان منابع نصیریه، مشخص خواهد شد منبع ناشناس منسوب به فضل بن شاذان فضایی غالیانه دارد. همچنین، انتساب آن به مسائل البلدان، فضل بن شاذان و شیخ طوسی همگی نادرست است.اما متأخران از این موارد غفلت کرده‌اند. ناآشنایی استرآبادی با منابع استرآبادی در تأویل الآیات از منابع متنوّع و ارزشمندی بهره برده است که برخی از آن‌ها امروزه در دسترس نیست؛ با این حال نمی‌توان تنها به انتسابِ استرآبادی اعتماد کرد؛ زیرا بنا بر شواهد متعددی او ظاهراً شناختِ دقیقی از منابع نداشته و در انتسابِ برخی از کتاب‌ها به مؤلفان اشتباه کرده است. در ادامه چند نمونه بررسی می‌شود. استرآبادی بارها کتاب الغیبة نعمانی را به شیخ مفید نسبت داده است. (استرآبادی، تأویل الآیات، ص87، ۱02، 123، 133، 208، 256، ۳۸۴، ۶۱۷، ۶۲۰، ۶۳۷، ۶۸۳، ۷۰۸) این اشتباه ممکن است به جهتِ شباهتِ اندکِ نام «محمد بن ابی زینب النعمانی» و «محمد بن محمد بن النعمان» بوده باشد. استرآبادی به نحو بسیار گسترده روایاتی از تفسیر محمد بن العباس بن ماهیار (زنده در 328 ق) نقل کرده است (استرابادی، تأویل الآیات، ص277-823) ولی بنا بر ش بررسی دیدگاه ها در مورد رد یا قبول روایات ابو الخطاب...ادامه مطلب
ما را در سایت بررسی دیدگاه ها در مورد رد یا قبول روایات ابو الخطاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9alasar2 بازدید : 87 تاريخ : شنبه 4 آذر 1402 ساعت: 0:12

                                                                        علی عادل زاده                                                                                 عمیدرضا اکبری     چکیده کتاب «تحف‌العقول» گنجینه ارزشمندی از آموزه های اخلاقی است که تا کنون درباره مؤلف، شیوه روایت و سیر انتقال آن اطلاعات چندانی در دست نبوده است. شهرت یافتن این کتاب از دوره صفویه، با خوش‌بینی بسیاری از متأخران امامیه به وثاقت و مذهب مؤلف پیش‌تر ناشناخته آن، حسن بن علی بن شعبه حرانی (م۳۶۸ق) همراه شده است. پژوهش‌های جدید با شناسایی مذهب نصیری نویسنده، و نیز کشف ابهاماتی در متفردات کتاب تحف‌العقول، در وثاقت ابن‌شعبه تردیدهایی ایجاد کرده‌اند. با این‌حال، این پژوهش‌ها تا کنون کیفیت و ریشه آسیب‌های متنی و سندی برخی از اخبار تحف‌العقول را به روشنی نشان نداده‌اند. مقاله پیش رو با مقایسه‌ برخی روایات تحف‌العقول با دیگر منابع، پاسخگوی این پرسش است که در منفردات تحف‌العقول چه نوع از آسیب‌های متنی و سندی به چشم می‌خورد، و ریشه احتمالی آن چیست؟ بنا بر یافته‌های مقاله، حجم زیادی از روایات کوتاه کتاب تحف‌العقول در منابع دیگر به کسانی غیر از ائمه ع نسبت داده شده است. هم‌چنین، اشکالاتی مانند افزودن به متون، تحریف و ترکیب بررسی دیدگاه ها در مورد رد یا قبول روایات ابو الخطاب...ادامه مطلب
ما را در سایت بررسی دیدگاه ها در مورد رد یا قبول روایات ابو الخطاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9alasar2 بازدید : 121 تاريخ : شنبه 4 آذر 1402 ساعت: 0:12

2731 - حَدَّثَنِی عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ، حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ، أَخْبَرَنَا مَعْمَرٌ، قَالَ: أَخْبَرَنِی الزُّهْرِیُّ، قَالَ: أَخْبَرَنِی عُرْوَةُ بْنُ الزُّبَیْرِ، عَنِ المِسْوَرِ بْنِ مَخْرَمَةَ، وَمَرْوَانَ، یُصَدِّقُ کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا حَدِیثَ صَاحِبِهِ، قَالَا: خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ زَمَنَ الحُدَیْبِیَةِ حَتَّى إِذَا کَانُوا بِبَعْضِ الطَّرِیقِ، قَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «إِنَّ خَالِدَ بْنَ الوَلِیدِ بِالْغَمِیمِ فِی خَیْلٍ لِقُرَیْشٍ طَلِیعَةٌ، فَخُذُوا ذَاتَ الیَمِینِ» فَوَاللَّهِ مَا شَعَرَ بِهِمْ خَالِدٌ حَتَّى إِذَا هُمْ بِقَتَرَةِ الجَیْشِ، فَانْطَلَقَ یَرْکُضُ نَذِیرًا لِقُرَیْشٍ، وَسَارَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ حَتَّى إِذَا کَانَ بِالثَّنِیَّةِ الَّتِی یُهْبَطُ عَلَیْهِمْ مِنْهَا بَرَکَتْ بِهِ رَاحِلَتُهُ، فَقَالَ النَّاسُ: حَلْ حَلْ فَأَلَحَّتْ، فَقَالُوا: خَلَأَتْ القَصْوَاءُ، خَلَأَتْ القَصْوَاءُ، فَقَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «مَا خَلَأَتْ القَصْوَاءُ، وَمَا ذَاکَ لَهَا بِخُلُقٍ، وَلَکِنْ حَبَسَهَا حَابِسُ الفِیلِ»، ثُمَّ قَالَ: «وَالَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ، لَا یَسْأَلُونِی خُطَّةً یُعَظِّمُونَ فِیهَا حُرُمَاتِ اللَّهِ إِلَّا أَعْطَیْتُهُمْ إِیَّاهَا»، ثُمَّ زَجَرَهَا فَوَثَبَتْ، قَالَ: فَعَدَلَ عَنْهُمْ حَتَّى نَزَلَ بِأَقْصَى الحُدَیْبِیَةِ عَلَى ثَمَدٍ قَلِیلِ المَاءِ، یَتَبَرَّضُهُ النَّاسُ تَبَرُّضًا، فَلَمْ یُلَبِّثْهُ النَّاسُ حَتَّى نَزَحُوهُ وَشُکِیَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ العَطَشُ، فَانْتَزَعَ سَهْمً بررسی دیدگاه ها در مورد رد یا قبول روایات ابو الخطاب...ادامه مطلب
ما را در سایت بررسی دیدگاه ها در مورد رد یا قبول روایات ابو الخطاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9alasar2 بازدید : 35 تاريخ : سه شنبه 25 مهر 1402 ساعت: 13:59

«حَدَّثَنَا یَحْیَى بْنُ قَزَعَةَ، حَدَّثَنَا إِبْرَاهِیمُ بْنُ سَعْدٍ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ أَبِی سَلَمَةَ، عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «لَقَدْ کَانَ فِیمَا قَبْلَکُمْ مِنَ الأُمَمِ مُحَدَّثُونَ، فَإِنْ یَکُ فِی أُمَّتِی أَحَدٌ، فَإِنَّهُ عُمَرُ» زَادَ زَکَرِیَّاءُ بْنُ أَبِی زَائِدَةَ، عَنْ سَعْدٍ، عَنْ أَبِی سَلَمَةَ، عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ «لَقَدْ کَانَ فِیمَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ رِجَالٌ، یُکَلَّمُونَ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَکُونُوا أَنْبِیَاءَ، فَإِنْ یَکُنْ مِنْ أُمَّتِی مِنْهُمْ أَحَدٌ فَعُمَرُ» قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا: «مِنْ نَبِیٍّ ‌وَلَا ‌مُحَدَّثٍ». (صحیح البخاری 5/ 12 ط السلطانیة، ح 3689)   به گفته قسطلانی (م 923ق) حدیث ابن عباس در همه تحریرهای صحیح بخاری وجود ندارد: «وقد ثبت قول ابن عباس هذا لأبی ذر وسقط لغیره» (إرشاد الساری 6/ 103). همان طور که شارحان بخاری گفته‌اند در این جا به قرائت ابن عباس اشاره شده است: «أَشَارَ بِهَذَا إِلَى قِرَاءَة ابْن عَبَّاس فِی قَوْله تَعَالَى: وَمَا أرسلنَا من قبلک من رَسُول وَلَا نَبِی إلَاّ إِذا تمنَّى الْآیَة فَإِنَّهُ زَاد فِیهَا: ‌وَلَا ‌مُحدث» (عمدة القاری، 16/ 199؛ و نیز نک‍: تغلیق التعلیق 4/ 65؛ فتح الباری، 7/ 51). در متنِ صحیح بخاری، ابهام و حذف مخلّ وجود دارد. گذشته از این که صدر و ذیل آیه حذف شده؛ اصطلاح قرائت به کار نرفته و از تعبیر مبهم «قال» استفاده شده، کلمه «من» به «نبیّ» چسبیده است؛ در حالی که در مصحف بین آن دو «رسول ولا» فاصله انداخته است بررسی دیدگاه ها در مورد رد یا قبول روایات ابو الخطاب...ادامه مطلب
ما را در سایت بررسی دیدگاه ها در مورد رد یا قبول روایات ابو الخطاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9alasar2 بازدید : 34 تاريخ : سه شنبه 25 مهر 1402 ساعت: 13:59

«لاَ یَحِلُّ لَکَ النِّسَاءُ مِنْ بَعْدُ وَ لاَ أَنْ تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَ لَوْ أَعْجَبَکَ حُسْنُهُنَّ إِلاَّ مَا مَلَکَتْ یَمِینُکَ وَ کَانَ اللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْ‌ءٍ رَقِیباً» ﴿احزاب: 52﴾ معمولاً اهل سنت به این آیه برای اثبات فضل عائشه و حفصه استناد می‌کنند و از آن استفاده می‌کنند که پیامبر (ص) پس از نزول این آیه حق ازدواج جدید یا طلاق دادن همسرانش را نداشت (نمونه: ابن تیمیة، منهاج السنة، ج4، ص314).  این در حالی است که: اولاً در آیه هیچ ارتباطی بین فضل و ایمان زنان پیامبر (ص) و آن چه بر پیامبر (ص) ممنوع شده دیده نمی‌شود. ثانیاً برداشتی که از آیه دارند نادرست است و پیامبر (ص) از طلاق دادن زنان یا ازدواج جدید منع نشده است. روایات صحیح و معتبر شیعه همگی اتفاق دارد که این آیه بیان‌گر حرمت طلاق همسران یا نکاح جدید نیست؛ بلکه صرفاً بیانگر این است که با وجود رخصت‌هایی که برای پیامبر (ص) بیان شده، اصناف دیگری از زنان که بر مؤمنان حرام شده بر ایشان نیز حرام است. برای نمونه نک: الکافی، ج‏5، ص387-388، 391؛ تهذیب الأحکام، ج‏7، ص364، 450؛ تفسیر العیاشی، ج‏1، ص230؛ تفسیر القمی، ج‏2، ص175.  تفسیر اهل بیت (ع) به قدری روشن است که در کتب اهل سنت نیز بازتاب یافته است: «وَأخرج عبد بن حمید وَابْن الْمُنْذر وَابْن أبی حَاتِم من طَرِیق عَلیّ بن زید عَن الْحسن رَضِی الله عَنهُ فِی قَوْله «وَلَا أَن تبدل بِهن من أَزوَاج» قَالَ: قصره الله على نِسَائِهِ التسع اللَّاتِی مَاتَ عَنْهُن قَالَ عَلیّ: فاخبرت عَلیّ بن الْحُسَیْن رَضِی الله عَنهُ فَقَالَ: ‌لَو ‌شَاءَ ‌تزوج ‌غَیْرهنَّ وَلَفظ عبد بن حمید فَقَالَ: بل کَانَ لَهُ أَیْضا أَن یتَزَوَّج غَیْرهنَّ» (الدر المنثور، 6/ 639) عل بررسی دیدگاه ها در مورد رد یا قبول روایات ابو الخطاب...ادامه مطلب
ما را در سایت بررسی دیدگاه ها در مورد رد یا قبول روایات ابو الخطاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9alasar2 بازدید : 36 تاريخ : پنجشنبه 30 شهريور 1402 ساعت: 21:06

[بر اساس یک گفتگوی تلگرامی واقعی با ویرایش و تقدیم و تأخیر و حذف و اضافه] سنی: الحمد لله که اسلام اهل سنت قوی است شیعه: الحمد لله، ولی متأسفانه اهل سنت قرنها است که حکومت اسلامی درستی ندارند؛ چون بر خلاف روایات صحیحه اهل سنت، شرط قرشی بودن امام فراموش شده است. «... عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: لاَ یَزَالُ هَذَا الأَمْرُ فِی قُرَیْشٍ مَا بَقِیَ مِنْهُمُ اثْنَانِ» (صحیح البخاری، ج۴، ص۱۸۰) سنی: بله الآن نیست و امید داریم که ایجاد شود. شیعه: در زمانی که شما خلیفه ندارید یعنی در این چند قرن بیعت امامی بر گردن نداشتید؟ چطور در چند قرن اهل سنت بیعت امامی بر گردن نداشتند و خلیفه‌ای قرشی برای خود انتخاب نکردند در حالی که مرگ بدون بیعت مرگ جاهلی است؟ «... عَنْ نَافِعٍ، قَالَ: جَاءَ عَبْدُ اللهِ بْنُ عُمَرَ إِلَى عَبْدِ اللهِ بْنِ مُطِیعٍ ... فَقَالَ: ... سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: مَنْ خَلَعَ یَدًا مِنْ طَاعَةٍ، لَقِیَ اللهَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ لَا حُجَّةَ لَهُ، وَمَنْ مَاتَ وَلَیْسَ فِی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ، مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً» (صحیح مسلم، ج۳، ص۱۴۸۷) سنی: بله پیامبر این را فرموده، اما مقید به وجود امام و خلیفه است. خلیفه نباشد، بیعتی نیست. پیامبر اکرم فرموده‌اند که اگر امامی نبود، بیعتی در گردن شما نیست. شیعه: تعیین خلیفه مگر به نظر شما با مردم نیست؟ امامی نبود یعنی چه؟ امام را مردم تعیین می کنند یا غیر مردم؟ سنی: مردم. اما اگر تعیین نشد و یا شرایط آن نبود، بیعتی در کار نیست. الآن شیعه ۱۲۰۰ سال است که امامی ندارند و بیعتی با امام نکرده‌اند ۱۲۰۰ سال است آن‌هایی که فوت کردند به مرگ جاهلی مردند؟ شیعه: ما امامت امام غا بررسی دیدگاه ها در مورد رد یا قبول روایات ابو الخطاب...ادامه مطلب
ما را در سایت بررسی دیدگاه ها در مورد رد یا قبول روایات ابو الخطاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9alasar2 بازدید : 41 تاريخ : پنجشنبه 30 شهريور 1402 ساعت: 21:06

بسم الله الرحمن الرحیممجموعه حدیثی ابو علی حسن بن محمد نهاوندی درباره مهدویت                                                                                                        علی عادل زاده دلائل الإمامة کتابی است از مؤلفی ناشناس با ساختار چندلایه (نک‍: سلطانی‌فر و رنجبر، ۱۳۹۶، سرتاسر) که در گردآوری آن از منابعِ متعدّد و متنوّع از آثارِ اهل سنّت تا روایاتِ غالیان استفاده شده است. از این رو شناخت و ارزیابی روایاتِ دلائل الإمامة تنها با تمییز طرق و تفکیک منابع، ممکن است. در مقالات «بازشناسی روایاتِ منسوب به طبری در دلائل الإمامة»، «بررسی روایات احمد بن الحسین معروف به ابن ابی القاسم در دلائل الإمامة» و «برخی از منابع دلائل الامامة مرتبط با زندگانی و فضائل حضرت زهرا (س)» به واکاوی برخی از طرق و منابع دلائل الامامة پرداخته شده است. در این نوشته به معرفی دسته دیگری از روایات دلائل الامامة می‌پردازیم که از ابو علی الحسن بن محمد النهاوندی روایت شده است.   در مجموع 26 حدیث از ابو علی الحسن بن محمد النهاوندی یافت شد که یکی در الغیبة شیخ طوسی و 25 حدیث دیگر در دلائل بررسی دیدگاه ها در مورد رد یا قبول روایات ابو الخطاب...ادامه مطلب
ما را در سایت بررسی دیدگاه ها در مورد رد یا قبول روایات ابو الخطاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9alasar2 بازدید : 46 تاريخ : پنجشنبه 30 شهريور 1402 ساعت: 21:06